Skip to main content

مندرزمین

 داستان خلقت مندرزمین از اون جایی شروع شد که یک‌ روز اسماء که عاشق سفر و طبیعت‌گردی و تجربه بود، متوجه شد که در سفرهایی که همراه با تورلیدرها کارهایی رو انجام میده و بهشون کمک می‌کنه، تا مثلا بدون امکانات زیاد، کتری چای رو روی آتش سوار کنند یا توی کیسه خواب و سرما با یه بطری آب، پاهاشون رو گرم نگه دارند، این تجربه‌ها سفرش رو لذت‌بخش‌تر و پربارتر می‌کنند!
فهمید که سفر و طبیعت برای رشد و تجربه و یادگیری یک فضای نامحدود و بی‌همتاست! و چون عاشق بچه‌ها و آموزش بود، فکر کرد که چقدر کیف داره که یک روزی این یادگیری و تجربه‌کردن‌ها رو برای بچه‌ها هم فراهم کنه...
بالاخره ایده‌ش رو با نسا مطرح کرد و در حالی که چشم‌هاشون می‌درخشید، وسط ذوق و شعف دوتاشون، مندرزمین متولد شد!
sister

ما در مندرزمین یه شعاری داریم:
کسی چیزی را که نمیشناسد دوست نخواهد داشت. و کسی چیزی را که دوست ندارد، مراقبت نخواهد کرد...

مندرزمین همین هدف رو دنبال میکنه. تلاشمون اینه که با کمک الگوی "یادگیری مبتنی بر مکان" (Placed Based Learning) کودک و نوجوان رو از قفس حفظیات کتاب های مدرسه ای خارج کنیم و وارد محیطی بکنیم که منشا خلق همون کتاب ها بوده اند! میکِل بو اشنِلِر یه تصویر قشنگ برامون ساخته: کلاسی را تصور کن که دانش‌آموزان پشت میز و نیمکت‌ محدود نباشند، آزاد و رها در پی جستجو و اکتشاف باشند‌... Mikkel Bo Schneller کلاس قشنگیه نه؟!

به خاطر همین، گاهی از اساتید علوم و مهارت های مختلف در این راه کمک میگیریم تا الگوی عشق ورزی به علم و مهارت ها برا ی بچه ها باشند -یعنی کسانی که با عشق، سالهاست راهی رو در پیش گرفته اند و از اون عشق برای بچه ها حرف میزنند و فرصتهای تجربه کردن رو برای بچه ها فراهم میکنند- (بخش دیدار با حرفه ای ها) (میتونه لینک بشه به بازدیدهای پرنده نگری، گیاهشناسی، چاپ، کارخونه نجاری)

و یا گاهی با حضور در موزه ها یا طبیعت، فرصت لذت کشف و یادگیری رو برای اونها فراهم میکنیم تا از راه لذت به شناخت، عشق ورزی و مراقبت از میراث تاریخی و طبیعی زمین برسند. ماریا مونته سوری میگه «بچه ها شبیه چیزهایی می شوند که عاشقش باشند»، مندرزمین میگه «چی قشنگ تر از شبیه مادرزمینِ زیبا و بخشنده شدن؟!»

سِر کِن رابینسون، استاد آموزش هنر، سخنران و متخصص آموزش و پرورش، در یکی از سخنرانی هاش معروفش در TED (لینک به سایت یوتوب تد و سخنرانی رابینسون در تد یا حتی آپارات https://www.aparat.com/v/zK24J)، میگفت "من فکر میکنم باید الگوهای ذهنی‌مان را عوض کنیم. ما باید از مدلی که اساسا مدل صنعتی آموزش هست، یعنی بر مبنای خطی انگاری، دنباله روی و دسته بندی آدمهاست فاصله بگیریم که . باید به سمت مدلی که بر مبنای اصول کشاورزی است برویم. باید باور کنیم که فرآیند بالیدن انسان‌ها یک فرآیند مکانیکی نیست، بلکه یک فرآیند اورگانیک و زنده است. و شما نمیتوانید نتیجه‌ی رشد یک انسان رو پیش‌بینی کنید. تنها کاری که می‌توانید بکنید مثل یک کشاورز، این است که شرایطی را خلق کنید تا رشد انسانی شکوفا شود. (Sir Ken Robinson)

هدف و تلاش مستمر ما در زمین، کاری شبیه به کشاورزی دانه هایی است که مادرها و پدرها در زندگی کاشته اند!